سینما ، دین و اندیشه

کارگردان آرمانی _ سینمای ایده آل

سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۱۲ ب.ظ

بسمه تعالی

آثار هنری را نمی توان از خالق آن جدا کرد و تفکرات پشت آن را نمی توان نادیده گرفت ، تمامی آثار هنری بی شک وابسته به تجربیات ، آموزها ، باور ها و اعتقادات سازنده  آن است و در واقع آینه و نمودی است از تفکرات شکل گرفته در ذهن خالق اثر . سینما یکی از حوزه های هنر مدرن می باشد که نسبت به بقیه سبک های هنر دارای جذابت ، خلاقیت ، آزادی عمل و ... برای بیان احساسات و عواطف و تفکرات ، هنرمند است ، کارگردان در سینما می تواند درک خود را از پدیده ها و رویداد های مختلف با بیان از طریق تصویر ، صدا و موسیقی بیان کند و تمامی آنچه در تخیل خود وجود دارد را عینیت بخشد .

dd

تمامی آثاری که در حوزهای هنر خلق می شود بی شک برای بیان دغدغه موجود در ذهن خالق آن است هیچ یک از آثار هنری را نمی توان بدون جهت و سمت و سو دانست و تمامی آثار برای بیان حرفی است که هنرمند تمایل داشته که آن را با عموم مردم درمیان بگذارد و برای تاثیرگذاری آن از هنر بهره جسته و سینما هنری است که از این قائده مستثنا نیست .

اگر بخواهیم نگاهی به آثار تولید شده در سال گذشته و جشنواره فجر بیندازیم ، متوجه نکات تکراری بسیاری می شوید که تقریبا هر ساله با آن درگیر هستیم و این درگیری ها و جنجال هایی که تقریبا هر سال بر سر بعضی از فیلم ها  مشاهده می شود ناشی از  نوع نگاه و کج فهمی ما در تحلیل ماهیت تولیدات هنری و سینماست .

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و چند سالی بعد از آن و با شروع به کار جشنواره فجر تقریبا هر ساله ایراداتی به محصولات تولید شده در سینمای ایران گرفته می شود مبنی بر نبود فیلم هایی با درون مایه دینی ، اخلاق اسلامی ، توجه به ارزش های اصیل ، هویت ایرانی و اسلامی  و ده ها عنوان دیگر که الحق نیز جای این مورد از موضوعات در سینمای کماکان کم رنگ و خالی می باشد ، البته چه در ده های گذشته و چه در حال فیلم های خوبی و ارزشمندی ساخته شده که نباید آن ها را نیز نادیده گرفت . اما مشکل اصلی کار در کجاست ؟ چرا هنوز که 35 سال از سن این انقلاب با شکوه می گذرد سینما نتوانسته که خواسته های این مردم انقلابی را برآورده کند آن هم در کشوری که تمام توجه مدیران و مسئولان مربوط به رشد سینمای فاخر بوده !

c

از دیدگاه بنده پاسخ این امر چیزی نیست جز نگاه غلط به حوزه سینما و ارتباط کارگردان با اصول و اعتقادات دینی !

مدیرانه سینمایی ما از همان سال های ابتدایی انقلاب تا کنون قصد چیدن پرتقال را از درخت موز داشته اند و در معدن زغال سنگ به دنبال طلا می گردند . شاید شما نیز شنیده باشید که" هنر سفارش پذیر نیست " ، مردم و مسئولان ما چه توقعی دارند از هنرمندان و سینماگران ما که برای آنان فیلم هایی با مضامین اسلامی ، اخلاقی ، با ارزش های اصیل انقلابی و یا حتی نگاهی وطن پرستانه و ناسیونالیستی بسازند ، بسیاری از فیلمسازان ، بازیگران و ... ایران که تاریخ سینمای به بزرگی از آن یاد می کند افرادی هستند با باورهایی متفاوت و بیگانه نسبت به ملت و انقلاب اسلامی . آنها تنها کسانی هستند که توانسته اند کم و بیش تکنیک سینما را یاد بگیرد و آن را اجرا کنند و در آن نیز بعضا موفق بوده اند . اما کجا این سینما گران ما در شکل گیری این انقلاب ، دفاع مقدس و یا فهم و پیشیرد اهداف و مضامین اسلامی تلاش کردند و پای درس علما و بزرگان دین نشسته اند و خود را قید و بند تفکرات اسلامی قرار داده اند ؟

مردم ما سینما را از لحضه تولید فیلم در نظر می گیریم و کارگردان را در بازه زمانی ساخت و اکران فیلم مورد سنجش خود قرار می دهند  و غافل از اینکه کارگردان پس از سپری کردن سالیانی از زندگی دست به ساخت فیلم خود زده ، و هیچگاه از خود این سوال را نپرسیده ایم که او در دوران زندگی خود چه مسائلی را تجربه و چه علومی را فراگرفته است و در یک کلام اندیشه او چگونه شکل گرفته است . از آنجایی که چه در قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن فضای حاکم بر سینما عموما فضای غیر اخلاقی و دارای مشکلات عرفی و مذهبی بوده و از آن طرف نیز که کمتر مورد توجه بدنه مذهبی جامعه قرار گرفته شد و در عوض اشخاصی که اعتقاد چندانی به اسلام و اخلاق نداشته اند وارد آن شده و موفق به فراگیری تکنیک و فنون آن شده بودند بدنه سینمای کشور را به دست گرفته و تولیدات آن را انجام می دادند و نتیجه آن می شد که تا کنون مشاهده می کردیم ، و اگر گه گاه نیز تولیداتی در خور و شایسته این مردم در سینمای کشور دیده می شد محصول ورود  افراد با اعتقاد و اندیشه ای بود که خود با سختی های فراوان دست به تولید آن زدند و یک تنه بار همه سینما را به دوش کشیدند . در ده  اخیر که نیاز و لزوم سینما تبیین گشته و قبح آن در بین بدنه مذهبی مردم شکسته شده شاهد ورود نیروهایی با تفکرات اصیل انقلابی و تازه نفس به این عرصه بوده ایم و می توان گفت که یکی از اتفاقات جریان ساز ورورد نیروهای انقلابی را به سینما جشنواره مردمی فیلم عمار دانست که از بچه های ابتدایی و راهنمایی تا روحانیون حوزه را درگیر سینما و مستند و حوزه بیان اندیشه به وسیله هنر می کند .

نکته ای که لازم است بدان توجه شود این است که تنها ورود افراد متشرع به حوزه رسانه و شروع به تولید فیلم و مستند کافی نیست بلکه پله اول برای ورود به سینما و در کل هنر داشتن ایمانی راسخ و قلبی مطمئن ، استمرار و استقامت در حفظ تمامی آرمان ها و ارزش هاست و جرات و افتخار پذیرفتن محدودیت های اسلامی است ، در دوران های مختلف تاریخ سینمای پس از انقلاب کم نبوده اند افراد به ظاهر متشرع و با روحیات انقلابی که مسیر درست را کم نموده اند و راه را به بی راه رفته اند .

پس باید گفت که ابتدای امر برای داشتن فیلمی اسلامی ویا انقلابی باید کارگردانی مسلمان و انقلابی داشت که امتحان مسلمانی خود را پس داده و تفکراتش همچنان انقلابی باقی مانده باشد و این زیاده خواهی است که ما از کارگردانان فعلی سینمای ایران توقع های دور از شانیتشان داشته باشیم و باید چشم خود را به جوانانی بدوزیم که ابتدا در حفظ ایمان خود تلاش می کنند و در مرحله بعد وارد سینما می شوند

  • سجاد هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی