سینما ، دین و اندیشه

یاداشتی بر سریال پرده نشین

شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۰ ب.ظ

پرده نشین پر رنگ و لعاب است اما به دنبال خودنمایی نیست

از آنجا که تا حدودی قائلیم یک اثر هنری را نمی توان خارج از شخصیت هنرمند آن متصور شد و تفکر حاکم بر هنرمند و پیشینه او بر اثر حاکم می شود و آن را تحت تاثیر قرار می دهد ، قبل از پرداختنن به سریال پرده نشین سخن گفتن از شعیبی را لازم می دانیم.



میدانیم که هنر سفارش پذیر نیست و آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند ، پرده نشین به دل مخاطب می نشیند ، اگر شخصی به حرف هایی که بیان می کند ایمان نداشته باشد، اثر او کاملا تصنعی و باسمه ای جلوه می کند، نقد کردن و به چالش کشیدن موضوعات اجتماعی هنر می خواهد و چنانچه ظرافت های لازم در کار رعایت نشود ممکن است برچسب سیاه نمایی بر اثر خورده شود و هزار حرف و حدیث دیگر، اما کارگردان جوان و پر انرژی این سریال خوب توانسته از پس کار برآید، اگر به اولین اثر سینمایی او "دهلیز" که موضوعی کاملا اجتماعی پیرامون قصاص داشت نگاهی بیندازید به خوبی متوجه می شوید که تمامی ظرافت های لازم تکنیکی و محتوایی را در خود جای داده ، که اگر قرار بود دیگر کارگردانان درباره قصاص فیلم بسازند، که تا کنون کم هم نبوده! آنچنان زننده به آن می پرداختند که انسان از این حکم الهی متنفر و منزجر می شد و اساسا نه تنها امیدی در دل مخاطبان خود به وجود نمی آوردند که گاها فضا را آنچنان غبارآلود می کردند کهکسی توان نفس کشیدن در جامعه ایرانی را نداشته باشد، اما شعیبی با نگاه دینی و از سر دلسوزی، به درستی روابط بین کارکتر ها را بنا نهاد و به فیلمنامه ای با ادبیات و دیالوگ های جسور اما با احترام، فیلم را به انتها رساند و حتی در کنار موضوع اصلی فیلم نقد هایی درست به تغییر فرهنگ ایرانی اسلامی فرزندانمان می کند، مانند آنجایی که  امیرعلی فیلم دهلیز به جای انتخاب و اسم اسب رستم "آذرخش"، نام اسب زرو "تورنادو" را برای اسباب بازی چوبی خود بر می گزیند و می گوید اسب زرو بسیار قوی تر است.



و اما پرده نشین شعیبی نیز سریال جسور و پر تلاشی است که اتفاقا ، کارگردانی آن صحیح و منطقی است و با وجود درگیری ها و کشمکش های فیلمنامه، فیلمی روان و ساده است. شخصیت هایش باورپذیرند، بازی هایش درست از کار درآمده و کارگردانیش سطح توقع مخاطبان را برای سریال های بعدی بسیار بالا برده است. با وجود تعدد لوکیشن ها کارگردان خسته نشده و با قوت کار را جلو برده است، اثری از بی حوصلگی در گرفتن سکانس ها نیست، در انتخاب لوکیشن ها سلیقه فوق العاده به خرج داده و نورپردازی آن تقریبا در تمامی صحنه ها بسیار فنی و حرفه ای است، بک لایت های آبی آن کاملا به دل می نشیند و در خلق فضایی دراماتیک بسیار موثر عمل می کند.


پرده نشین سریالی پر رنگ و لعاب است اما به دنبال خودنمایی نیست، با درون مایه ی دینی است اما آنقدر گل درشت نیست که دلزدگی ایجاد کند و دنبال حقنه کردن مفهوم ها و ارزش های اخلاقی باشد و همین امر باعث باورپذیر شدن داستان و مفهوم آن شده است.


شعیبی در انتخاب بازیگر با چند فرض خوب عمل کرده است و با چند فرض دیگر بد


شاید یکی از موفقیت های شعیبی در کارگردانی، شکوفا کردن استعداد بازیگران است، کمتر کسی جرات آن را دارد که از کارکتر های کاملا طنز، شخصیت های کاملا واقعی خلق کند، به عنوان مثال در دهلیز از شخصیتی مانند عطاران، فردی کاملا منطقی و متین خلق کرد و از هومن برق نورد در پرده نشین که تا کنون تقریبا در تمامی کارهای طنز خود تیپ بوده، شخصیتی کامل از یک روحانی ساخته است.



اما چرا می گوییم که با مفروضاتی انتخاب بازیگر او در مواردی بد بوده؟ به دلیل آن قائده کلی که می گوید : آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، با توجه به فضای حاکم بر فیلم و داستان شخصیت ها و محیط زندگی آنان که غالبا افراد متشرعی در فضای مذهبی هستند، کارکتر های فیلم نیز دارای روحیات مذهبی و دارای ظاهر و سکنات دینی هستند، و اگر قرار باشد آن شخصیت ها در فضای خارج از فیلم و دنیای رئال خود، ظاهری 180 درجه خلاف آن را داشته باشند، در روحیه مخاطبان و افرادی که شخصیت کارکتر ها را باور کرده و با آن همزاد پنداری می کنند تاثیر منفی می گذارد و ممکن است اثری مخرب در ذهن مخاطبان به و جود بیاورد.


از آنجایی که مخاطب وقتی پای صحبت فیلم می نشیند افکار و ذهن خود را به فیلم داده و تماما در دنیای فیلم سیر و آن را باور می کنند و فیلم مانند سخنرانی است که حرف هایی برای مردم می زند و مخاطبان آن را باور می کنند، حال اگر آن سخنران به حرف های خود عمل نکند و در موقعیت های واقعی رفتاری خلاف سخن خود را انجام دهد تمام تاثیر کلام او نابود می شود، کارکتر های فیلم نیز اگر در دنیای واقعی چهره ای بر خلاف رفتار مثبت خود در فیلم به نمایش بگذارند، بذر شک و تردید اخلاقی را در ذهن مخاطب خود کاشته اند.



فیلمنامه سردرگم و کمی شلخته


اما فیلمنامه پرده نشین دچار سردرگمی های گاه و بی گاهی است که کمی ذهن مخاطبان را می آزارد ، با توجه به خرده داستان های بسیاری که در کنار روایت اصلی فیلم آمده یک نوع شلختگی را همراه دارد و باعث کم شدن روایت اصلی فیلم می شود، شخصیت اصلی در این فیلم مشخص نیست ، حاج آقا شهیدی گاهی هست و گاهی نیست، ما شخصیت علمی او را که همه مشتاقند پای درس او بشینند را به درستی نمی بینیم، کلاس های درس او تنها با یکی دو جمله آخر جلسه درس خلاصه شده ، حوزه علمیه او تنها همان 3 طلبه همراه برات علی را دارد، و بازی فرهاد آئیش کمی شل و وا رفته است و اثری از اقتدار کمتر در او دیده می شود و زیادی مظلوم است.


شخصیت برات علی و مجموعه همراه او از هاجر تا خانواده های آنها را اگر از فیلمنامه حذف کنیم هیچ اتفاقی برای فیلم نمی افتد و تغییری در داستان اصلی ایجاد نمی کند، همچنین آن 3 طلبه حوزه علمیه را. محمد حسین گاهی به شدت پررنگ است و گاهی اصلا در فیلم نیست و در نهایت واضح نیست که فیلم ، فیلم چه کسی است و اتکای آن به کیست.


اما در کل سریال پرده نشین سریالی بسیار خوش ساخت و با کیفیت است که قوت در کارگردانی آن ، بقیه ضعف های آن را پوشانده و نمره قبولی را و حتی بسیار بیشتر از نمره قبولی را می گیرد و سربلند در افکار مردم می ماند، و این امر بخاطر آن است که شعیبی به حرفی که می زند باور دارد و قبل از آن، قدرت بیان آن را از راه سینما به درستی فرا گرفته است و بر تکنیک سینما بسیار مسلط است.


  • سجاد هاشمی

نظرات  (۱)

سلام
بنطرم تو حوزه انتحاب بازیگر اتفاق عکسی افتاد و اون اینکه بازیگرای روحانی اینقدر تو نقششون جاافتادن (مخصوصا حاج اقا شهیدی که شخصیتش مصداق هم داشت) که از این به بعد اقبال از نقشای طنزشونه که تحت الشعاع باور پذیری سخت مردم قرار میگیره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی